زن در اسلام مساوی است با تکاملیافتهترین مدل توسعه پایدار
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۴۳۸۸۷
کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی عنوان کرد : اگر تعریف « منِ مقتدر مصلح منصف مؤثر توسعهدهنده » را مساوی زن در نظر بگیرید و به آن عبارت ایرانی مسلمان را هم اضافه کنید زن یعنی تکاملیافتهترین مدل توسعه پایدار که محتاج عالیترین شناخت و درک توسط رسانه است.
برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» با هدف معرفی و آگاهی بخشی علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتا جنگهای شناختی هم در قالبهای صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملکرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفتوگو رفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در قسمت اول از فصل پنجم برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه»، دکتر معصومه نصیری به عنوان کارشناس مجری و دکتر علیرضا داودی ،کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی به بحث درباره نقش زنان و رفتارسازیهای شناختی در رسانه به مثابه قدرت شناختی پرداختند.
نصیری: در فصل گذشته ساحتهای گوناگون رفتارسازی و ساختارسازی از ساحتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و حتی امنیتی را مورد بررسی قرار دادیم اما در فصل پنجم وارد یکی از موضوعات مهم یا در واقع ساختارها و ارکان مهم حوزه رفتارسازی یعنی زنان جامعه شدیم. چرا این موضوع را برای فصل پنجم در نظر گرفتیم؟
داودی - در حوزه رسانه سه نوع قدرت با عناوین قدرت برتر، قدرت مؤثر و قدرت سایر وجود دارد. این سه نوع هم در طول یکدیگر حرکت میکنند و هم به عنوان مکمل در عرض همدیگر اقدام میکنند. در جامعه ایرانی، با همه قواعد و خصوصیاتی که دارد، بخش قابل توجهی از سهم قدرت مؤثر آن ، زنان جامعه هستند که پایه ایدئولوژیکی ، مکتبی ، انقلابی و هم پایه و کارکرد اجتماعی در همه شئون آن، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی دارد. پس زمانی که از زنان سخن می گوییم درباره یک جریان مؤثر در حوزههای مختلف حرف میزنیم که جایگاه بسیار رفیعی دارد.
حال که به اهمیت موضوع پی بردیم ، پرسش هایی در این زمینه مطرح می شود . نخست این که این جایگاه بر اساس نوع، تعداد ، کیفیت و فرمت اقدام در جامعه، در حوزهای مانند رسانه شناخته شده است یا نه؟ آیا برای این قدرت مؤثر در جامعه ، برنامهریزی برای طراحی ایستگاهها به مثابه نقاط نزدیک به هم متصل شده و نهایتاً یک مسیر فکری تعیین شده است یا نه؟
سؤال سوم ؛ اگر مردان جامعه را به عنوان قدرتهای برتر و بخشی از قدرت مؤثر بدانیم، آیا هیچ گونه طراحی برای این دو قدرت مؤثر در کنار یکدیگر ، در قالبهای آفندی و پدافندی در حوزه رسانه برای یک برنامهریزی بلند مدت بر مبنای گزارههایی که رسانه در آن دخیل است داریم؟ سؤال بعدی این که آیا در حوزه پدافند جمهوریتی و آفند انقلابی ، توانسته ایم نقش، سهم و میزان شناختی که این جریان از قدرت مؤثر از وضعیت و حضور خود دارد را به معادل پیامی، آموزشی، اقدامی تبدیل کنیم ؟ سؤال بعد؛ میزان حضور زنان در حوزه رفتارسازی، خاموشسازی یا توسعهدهندگی و توزیعکنندگی رفتار و در کلام کلی، در حوزه شناساندن و شناختن رفتار در جامعهای که میخواهد مفاهیم توسعهای را بر مبنای شکل انقلاب و نوع جمهوریت داشته باشد، چقدر است؟ سؤال بعد؛ آیا با توجه به نوع فشارهایی که توسط رسانه بر اذهان تحمیل می شود، در حوزه شناخت و ادراک تفاوتی میان این جریان و این طیف جامعه ایران با خارج از کشور وجود دارد یا نه؟
در جمعبندی پرسش های مطرح شده باید بگوییم ، آیا قدرت مؤثری که از آن صحبت میکنیم، توانسته است به یک شناخت و ادراک سیستماتیک قابل توزیع، قابل توسعه ، قابل دفاع در حوزه ارتقای مرد از دامن خویش برای رسیدن به معراج داشته باشد یا نه؟ گام بعدی؛ آیا در حوزه شناختی مفاهیمی تعریف شده است که بر مبنای آن زن مقتدر همسوی عالمه فاضله کامله داشته باشیم یا خیر؟ اساساً برای تعریف زن به مثابه یک اسطوره نه اسطوره به غایت تاریخ، به مفهوم منبع و مرجع اجتماعی چقدر موفق بوده ایم؟ چقدر به جای ما تعریف کردهاند و این توصیف ها در تضارب و تضادی که دارند ، کدام بر آن یکی مسلط و مستولی شده است؟ باید توجه داشته باشیم اینجا درباره نسلهای زنان در ایران هم سخن می گوییم. آیا غایت دو مفهوم « بانوان » و « زنان »، در حوزه رسانه به مثابه خود زن در غایت پیام تکامل پیدا کرده و مفهوم آن ، درک و شناسانده شده است یا خیر؟ زمانی که همه این مسائل را کنار یکدیگر قرار می دهیم، میبینیم بیش از 90 درصد رویدادها در ایران از بهمن 57 به تا امروز ، بر دوش زنان جامعه بوده است. پس اینکه زنان به مثابه لایه دو پیام این انقلاب و این نظام هستند اساساً غیرقابل تردید و غیرقابل انکار است.
اهالی رسانه همیشه به دنبال لایه دوم پیام هستند و حوزه شناخت در پی آن عمقی است که لایه دو از آن نشأت گرفته است یا ایجاد میکند. پس بر اساس این قواعد، ما میگوییم زنان در جامعه ما مهمترین رکن در رفتارسازی تلقی میشوند چون سازه پایهای هستند.
در این فصل ، میزان رابطه بین حوزه شناختی در قواعد علوم انسانی بر مبنای رسانه در این طیف و بخش از جامعه مورد بررسی قرار می گیرد. در حوزه رابطه بین علوم شناختی و رسانه باید به این سؤال پاسخ بدهیم که زنان در جامعه ما مکمل هستند یا متمم؟ یا نه، اصل هستند. زنان در جامعه ما متغیر وابسته هستند یا متغیر مستقل یا متصل ؟ با توجه به این که رسانه جنسیت ندارد ، در پیامی که میدهد این سازهها را جنسیتی تلقی میکند یا نه؟ بیشر مواقع شناختی که از زن در جامعه ما وجود دارد، به ویژه آنجا که نمایه رسانهای پیدا میکند، صد درصد اشتباه است یعنی زن تکامل یافته ِعفیفهِ فاضله عالمه عاقله با آنچه که نشان میدهند فرسنگها فاصله دارد.
نصیری: در واقع الگوسازی جدید در حال شکل گیری است؟
داودی - الگوسازی برای انحرافات جدید صورت می گیرد یعنی در یک الگوسازی اثرگذاری این قدرت مؤثر را کاهش می دهند یا اساساً اثر را به انحراف می کشانند یا آن را حذف می کنند .یک عبارت قدیمی وجود دارد که می گوید زن به مثابه حرکت است یا مانند کالا. شناخت و ادراک در این دو حوزه خیلی متفاوت است. نگاه به زن در قامت ریحانة النبی با زن به عنوان کالای تبلیغاتی فرق دارد. سوال اینجاست رسانههای ما توانستهاند زن به مثابه ریحانة النبی مقتدر مؤثر عالمه فاضله کامله را نشان بدهند یا به یک مفهوم دم دستی قناعت کرده اند؟
مردان هم معادل با زنان نقشی در جامعه دارند. اگر میگوییم زن یعنی همسر، خب مرد هم یعنی همسر ، اگرا میگوییم زن یعنی مادر، مرد هم یعنی پدر. اگر زن یعنی دختر، مرد یعنی پسر. در واقع همه این نقشها به صورت دو به دو طراحی شده است اما زمانی که میخواهند یک جامعه را تحت تأثیر قرار بدهند، از مرد به عنوان یک پسر یا از یک زن به مثابه دختر استفاده میکنند؟ اگر کمپینها ، اتفاقات و وریدادهایی که از سال 76 و 75 به بعد رخ داده را نگاه کنید، در 90 درصد آنها زنان را با نقشهای مکمل میبینید که مردان خیلی کمتر در آن مؤثر بودهاند. پس آنهایی که میخواهند علیه این نظام ، انقلاب و سیستم برنامهریزی کنند، در بسیاری از موارد بهتر از ما می دانند که بر روی کدام قدرت تمرکز کنند و کجا باید الگوسازی را پیاده کنند.
باید بدانیم جایگاه، ارزش، عظمت و معیار زن در یک جامعه خیلی بالاتر است. ما در ادبیات خود عبارتهایی مانند " هزار خون بریخت که ناموسی از دست نرود " داریم. این موضوع در مشی انقلابی و مکتب ما هم با نام ناموس جریان دارد. در واقع در مکتب ما ناموس قدرت مؤثر است و همه عالم باید حول حفاظت و حراست از آن بچرخد. اما رسانهها و جامعه ما، شناختی از اجزای دقیق این گزاره دارد یا ؟ چگونه باید داشته باشد؟ چگونه اشتباهاتی که در حوزه شناخت دارد را باید اصلاح کند؟ درک از مشی حرکتی زنان در جامعه چگونه باید باشد؟ این بحث خیلی حساس است چون از یک سو اگر بیش از حد به آن ضریب بدهید به جریانات غربی مانند فمنیست دچار خواهید شد و اگر کم به آن بپردازیم به آن نقطه می رسیم که مردها همسر خود را در منزل با نام مردانه صدا می کردند یا از واژه منزل استفاده می کردند. باید باور داشته باشیم که یک هویت مؤثر است که هم با قوه اصلاحی و هم انحرافی در جامعه مرتبط است.
نصیری: نگاه اسلام به حوزه زنان دقیقاً بر پایه مفاهیم ارزشمندی است که شما در حوزه زنان به آن اشاره میکنید، یعنی دینی که به زن میگوید " تو قدرت مؤثر هستی " . از نظر قوه اصلاحی میتوانی مادر طائفهای باشی که بشریت را نجات دهد و مواردی از این دست ... اما آنچه در جامعه می بینیم با این اندیشه یکسان نیست و زنان فکر نمیکند که قدرت مؤثر هستند. حتی رسانه و حوزه سیاستگذاری هم این احساس را به زن القا نمیکند..
داودی: این همان خفیف کردن یک جامعه است که در حال حرکت به سمت تکامل است. در انقلاب خیلی وقتها مردان به تصویر کشیده شدهاند. چون آن قوه برتری را دارند و اینها جزء ذات انسانی مرد است. اگر دقت کرده باشید زمانی که میخواهیم درباره شهدا حرف بزنیم مادران آنها را در اولویت قرار می دهیم در حالی که پدر شهید هم همان اجر و قرب را دارد .
نصیری: حتی در حادثه کربلا با اینکه امام سجاد(ع) حضور دارند اما بیشتر از حضرت زینب (س) می گوییم.
داودی: احسنت. شما حضرت ابالفضل را با همه عظمتش متصل به حضرت امالبنین میکنید. امام حسین با همه آنچه که او را در تاریخ بینظیر می کرد ، حضرت علی و پیامبر با همه بزرگی شان با حضرت زینب، حضرت زهرا و خدیجه توصیف می شوند. دقت کنید یک سازه پایدار است که یک روند و رفتار را ایجاد میکند.
نصیری: شما به بحث سهم رسانه در این فضا اشاره کردید و ما اساساً قرار هست که به بحث علوم شناختی را در رسانه و مباحث مرتبط با زنان در فصل پنجم بپردازیم. نکاتی که شما در حوزه آموزش، سیاستگذاری، بروز و ظهور و در حوزه ایجاد سهم اجتماعی اشاره کردید بسیار متعالی است. سهم من در رسانه کجا تعریف می شود؟
داودی: اگر این تعریف « منِ مقتدر مصلح منصف مؤثر توسعهدهنده » را مساوی زن در نظر بگیرید و به آن عبارت ایرانی مسلمان را هم اضافه کنید زن یعنی تکاملیافتهترین مدل توسعه پایدار که محتاج عالیترین شناخت و درک توسط رسانه است. حالا سؤال. آیا آموزش و پرورش ما منِ مسلمانِ مقتدرِ مصلحِ توسعهدهنده مؤثر را میسازد؟ آیا آموزش عالی ما یک چنین چیزی را میسازدآیا رسانههای ما به یک چنین شناختی از زن در جامعه ما رسیدهاند که به او کمک کنند که این را تکامل بدهد؟ اینها سؤالات بسیار مهمی است که باید پرسیده شود و راجع به آن صحبت شود که اگر شما بدانید این قدرت مؤثر را بیاورید و اینجا بگذارید، جامعهتان مؤثر میشود. نمیگویند به واسطه زنان مؤثر شده است. میگویند زنان مؤثر جامعه را توسعهیافته مؤثر کردهاند.
نصیری: به سبب نقش تربیتی یا همان رفتارسازی در جامعه که ما داریم درباره آن صحبت میکنیم.
داودی: دقیقاً. حالا شما یک چنین قدرتی را بیاور در حد یک کالا کاهش دهید . چه میشود؟ پس هر چه استاندارد نازلتر، شناخت سطحیتر، درک ناقصتر و رسانه ابتر می شود . چون خود رسانه محصول همین سیستم است.
همواره کسانی که به حوزه شناختی زنان ورود پیدا میکنند ، از همان بخش اسلام آغاز میکنند. میخواهم در این باره صحبت کنیم یعنی نگاه اسلام به زنان ، زن مسلمان ، شاخصهای آن و حتی زن انقلابی را مورد بررسی قرار دهیم .
داودی: برنامه ای در یکی از رسانه های معاند تولید شده است که آزادی زنان پیش و پس از انقلاب را مقایسه میکند. برای نشان داده بالا بودن سطح آزادی زنان در سال های پیش از انقلاب ، تصاویر لب ساحل را پخش می کند که خانمها با هر وضعیت پوششی حضور دارند . هر عقل سلیمی باید این موضوع را در نظر بگیرد که چرا برای نمایش آزادی قبل از انقلاب به این موضوع متوسل شده اند؟چرا نمیگویند در اروپای آن روز زنانی بودند که رئیس بزرگترین کمپانی ها بودند . درواقع توسعه یافتگی و آزادی را به کمترین شاخص ها تنزل می دهند و استانداردها را کاملا له می کنند. این نمایش در شبکه های معاند یعنی شما اگر لب ساحل برهنه نباشید یعنی آزاد نیستید و توسعه نیافتهاید. به این « جهل مرکب » میگویند یعنی زن را در این حد پایین آورده اند. اما ما شاخص هایی چون مؤثر ، توسعهیافتگی و ... تعریف می کنیم . قدرت مؤثر یعنی توان اعمال توانمندیاش را دارد . جالب اینجاست اندیشمندان عالم غرب همین مقوله را در زمانه خودشان خوب بررسی میکنند و به جامعه خودشان نقد بسیاری وارد کردند .
نصیری: حالا نگاه فلسفی به حوزه زنان را مطرح میکند.
داودی: و حتی نگاه فلسفی آنجا که میآید منزوج میشود با نگاه کارکردی، زنان متفاوت میشوند. زمانی که حوزه شناخت و ادراک وارد ساحت رسانه در بخش زنان میشود ، باید یک تلقی در آن اتفاق افتاده باشد.
که البته باید از نگاه مترقی باشد یعنی شما به عنوان یک سیاستگذار رسانهای یا مدیر رسانهای به این درجه از فهم درباره حوزه زنان نرسیده باشی، به نظرم میآید که اصلاً نمیتوانی این خروجی را بگیری.
داودی: دقیقاً. اما یک نکته خیلی مهم وجود دارد. زن بما هو زن موجودی تک بعدی نیست. پدیدهای کاملاً مرکب و چند بعدی است. اگر بخواهیم در حق این گزاره خیانت کنیم، کافی است که بیاییم تک ساحتی، تک موضوعی و تک بعدی به آن بپردازیم در صورتی که قدرت مؤثر است یعنی مجموعه ای از رویدادها. یکی از دلایلی که رسانهها نمیتوانند تعریف زن مؤثر را در جامعه پیادهسازی بکنند، این است که متوجه نیستند با پدیدهای مرکب و چند بعدی طرف هستند. نشان دادن یک یک پیکره آرایش کرده دارای دیالوگ یا قلم به دست موجب می شود که تنها همین یک بعد مطرح شود و برای ابعاد دیگر آن برنامه و سیاستگذای نداشته باشند چون درکی و شناختی وجود ندارد. پس این که زن در کدام مسیر قرار بگیرد ، تکاملش منجر به توسعه و اثربخشی میشود یا از بین برود و یاد و نامی هم از او باقی نمیماند.
رسانه های ما در معرفی زن موثر کاری کرده اند که جامعه دچار اعوجاج میشود. به همین دلیل وقتی میگوییم زن مؤثر، اولین چیزی که در ذهن ما میآید زنی است که یک ماشین شاسیبلند زیر پای او باشد. این نمادِ موثر بودن ، مصلح بودن و توسعهیافتگی نیست بلکه بروز تواناییها دیده شدن یک انسان است. چرا رسانه نمیتواند اهل این کار را معرفی کند؟ چون آموزش و پرورش و آموزش عالی ما نتوانسته کسانی را تربیت و طراحی کند که وقتی در رسانه حضور یافتند ایدهآل متعالی را جانمایی کند.
نصیری: دقیقاً نکتهای که میخواستم اشاره کنم این است که ما چقدر تربیت کردیم و چقدر آن تربیت شدهها را نگه داشتیم . در واقع برای آنها ساختاری را تعریف کردیم که آنها دچار تغییر استاندارد نشوند یعنی نگوید من از اول اشتباه بودم.
داودی: فیلم جالبی در فضای مجازی منتشر شد که در آن یکی از نوازندههای شهیر با یک ویولن چند میلیون دلاری در یک ایستگاه مترو شروع به نواختن میکند. این نوازنده هفته قبل و پس از این اقدام کنسرت داشته و خواهد داشت. مردم باید چند صد دلار برای خرید بلیط بپردازند تا این شخص را ببینند اما این فرد مجانی در مترو برای مردم اجرا می کند . همه افراد از کنار او گذر می کنند ، یک نفر او را میشناسد و کل پولی که آنجا به نوازنده می دهند کمتر از 1000 دلار است . در حالی که این موزیسین در یک کنسرت یا استیج چند هزار دلار دریافت می کند . در بسیاری از مواقع ذهنیتی که یک رسانه ایجاد می کند ، به واسطه آن تربیت است و آموزش و پرورش یا آموزش عالی اصالت را به فعل نداده است ، بلکه به بزک کردن ، مکان ، ادا و اطفار و ابزار داده است. یعنی درباره این نوازنده ، اصالت به خود آن شخص داده نشده است که هر جا باشد مردم برای شنید صدای سازش جمع شوند و همان مبلغی که برای کنسرت پرداخت می کنند بپردازند . درواقع اگر این فرد مشهور در یک سالن ویژه اجرا کرد ارزشمند است. اینجاست که ابزار ، مفهوم بار بر انسان میشود. ابزار و کارکرد و مفهوم بار بر زن میشود. زن تعیینکننده حدود و ثغور آن مفاهیم دیگر نمیشود. پس اگر شما به عنوان یک زن در کنار ساحل برهنه بودی، نماد توسعه هستی.. اگر آن طور نبودی تو اصلاً نماد توسعه تلقی نمیشوی یعنی توانمندی زن اهمیتی ندارد. توانمندی شما به این گونه تربیت یافت اما خود شما در جامعه تربیت نمیشود. ابزار و مکان و ... است که اصالت پیدا میکند. حالا هر کسی که قدرت بهرهگیری بیشتر از این امکانات را داشته باشد، بیشتر دیده میشود پس بیشتر محل رجوع میشود. بنابراین اصالت را باید به فعل داد نه به مکان یا هزار مسئله دیگر.
نصیری: در یک پژوهش با موضوع خشونت یا تبعیض علیه زنان عنوان شده بود فحاشی علیه زنان یا ادبیاتی که در فضای مجازی مورد استفاده قرار میگیرد مصادیق این موضوع است. گفتم کاری رسانه امروز میکند که تو نگاه ابزاری به خودت پیدا کنی و مدام روی این تردمیلی بدوی که به هیچکجا نمیرسد تا خودت را در آن استاندارد معیوب ساختگی قرار بدهی این خودش تبعیض ، خشونت علیه زنان و نقض حقوق زنان است چون استانداردهای تو به هم ریخته است. چون تیپ، ظاهرتعریف شده را نداشته باشی، نسبت به خودت احساس رضایت نمیکنی و آنجا همه اینها مصداق پیدا میکند. آنچه که در قالب احترام به زن بازسازی و بازنمایی رسانهای می شود اوج بیاحترامی به زن و تعریف معیوب از زن است.
داودی: شخصی یک ویدیو در فضای مجازی منتشر کرده و در آن عنوان کرده که ما باید آزاد باشیم. او که در مقام یک روشنفکر فرهیخته حرف میزند می گوید : " من باید آزاد باشم با همسرم هر جا که میخواهم برهنه بروم و هر که هم که آمد بتواند با ما مراوده داشته باشد ". خب این روشنفکر نیست، این روانی است چون دیگر زن تو نیست در اینجا تعریف تغییر کرده است. پس مفاهیم حوزه شناختی و ادراک در رسانه می خواهد استانداردها را تعریف کند ، آنگاه میفهمیم دقیقاً تعریف و کارکرد قدرت مؤثر چیست. در این فصل ساحت رسانه مطرح است و فعلا حوزه های دیگر مورد بحث نیست چون دانش آن را نداریم . درواقع می خواهیم بدانیم رسانه باید چه کند ،کجاها را اشتباه رفته است، در حال طی کردن مسیر اشتباه است یا خیر و چکار کند که این اصلاحیه صورت بگیرد و ما بتوانیم مجدداً آن زن مقتدر و مؤثر را معرفی و جایگزین کنیم.
دقایق پایانی برنامه هستیم . شما درباره ویژگیهای یک قدرت مؤثر و یک زن ایرانی اسلامی سخن گفتید و تعاریفی ارائه کردید و این که قرار است در این فصل به چه چیزی بپردازیم . همچنین در برابر همه کارهایی که ما باید میکردیم، الگوهای دقیقی که داشتیم درست معرفی نکردیم و به استانداردسازیهایی که برای ما شده بوده تن دادیم هم اشاره کردید . لطفا در جمعبندی ، به جریان رسانهای مقابل اشارهای داشته باشید. این جریان چگونه در ساحتهای شناختی بر حوزه زنان تأثیرگذاری داشته است که موجب شده است تعریف زن از خودش به عنوان قدرت مؤثر بسیار تقلیلیافته است و به امور سطحی یا شاید اموری که اساساً اولویت نیستند، حتی تحقیر شده است، این چگونه اتفاق افتاده است؟
داودی: من چه زمانی میتوانم وارد حریم خانوادگی شما بشوم؟ این سؤال را مخاطبین از خودشان بپرسند. من اکنون این پرسش را مطرح کردم و شما به مباحث مسلط هستید ولی در پاسخ دادن یک اعوجاجی وجود دارد. پاسخ آن را من میدهم. زمانی که مطمئن باشم هیچ سپر دفاعی وجود ندارد. دوم ، اگر وارد حریم شما شدم و برگشتن برای من هزینهای نداشته باشد. سوم ، میتوانم به عنوان یک نمونه برای همه مثال بزنم. جریانات دشمن مقابل، رسانههای بیگانه، هر چه اسم آن را بگذارید.
نصیری: گاهی حتی داخل.
داودی: امتدادشان، دنبالهاش که داخل هست. اصلاً تعارف نداریم. چه زمانی میتوانم وارد حریم ذهنی یک مسلمان بشوم؟ یک، گارد آن را بردارم یعنی هیچ گاردی نداشته باشد. دو، ورود کردم و بازگشتن هیچ هزینهای ندارد. به همه میگویند. میگویند دیدید رفتیم هیچی نشد؟
نصیری: رفتم زدمش برگشتم.
داودی: به زبان خیلی ساده با یک مثال عرض می کنم. شخصی را در صحرا میگیرند، اشرار او را احاطه می کنند، زن ، بچهها و مایملک او را برمیدارند. دور او هم یک خط میکشند و میگویند اگر پای خود را از این خط بیرون بگذاری تو را میکشیم. ناموس ، آبرو و مال او را برمیدارند و میبرند. چند قدمی که دور میشوند شخص میگوید بایستید .آن زمان که داشتید اینها را میبردید من یک بار پای خود را از دایره بیرون گذاشتم. برمیگردند او را بکشند. این شخص اصلاً نمیفهمد. مرد ما همه چیز تو را بردهایم، دغدغه تو این است که پای خود را از توی این دایره بیرون بگذاری یا نگذاری. هیچ سپری وجود ندارد. سپر را میزند، سپر دفاعیای به لحاظ ذهنی وجود ندارد. هزینه هم اصلاً ندارد. برای بقیه هم مینشیند نقل قول میکند. کاری که رسانههای بیگانه با زن مقتدر مؤثر مصلح توسعهیافته انجام میدهند دقیقاً همین است. نمونههای آن کجا است؟ شما در مالزی و ترکیه میبینی. سپری وجود ندارد. هیچ هزینهای هم ندارد. برای همه هم نقلقول میشود. طرف را برنده جایزه صلح نوبل میکنند، او را میفرستند اینجا که همه هم و غم خود را بگذارد روی آزادی و برابری حقوق. در صورتی که پایه این حقوق در اسلام تعریف دارد. یک عده هم دنبال او راه میافتند.
نصیری: یا کسی که هشتگ « من غیرت کسی نیستم »، «من ناموس کسی نیستم» را طرح می کند
داودی: رسانههای بیگانه این سه کار را انجام میدهند. حالا این که رسانهها از این طرف چقدر قدرت مواجهه دارند و چقدر میتوانند این کار را انجام بدهند، بحثی است که باید در طول موضوعات به آن پرداخته شود.
به گزارش سایت خبری تحلیلی رادیو گفت و گو، مجموعه برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه»، به تهیه کنندگی نوشین رهگذر، سردبیری علیرضا داودی، اجرای کارشناسی معصومه نصیری، گویندگی سعید بارانی و هماهنگی مهدی تاجیک روزهای دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۱۶ از طریق امواج رادیو موج fm ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز تقدیم علاقهمندان به حوزه علوم شناختی میشود.
برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه با هدف معرفی و آگاهی بخشی علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتا جنگهای شناختی، رادیو گفتوگو هم در قالبهای صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملکرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت و گو رفته است. این میزگرد با استفاده از تکنیکهای علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تکنیکهای رسانهای در حوزهی شناختی میپردازد.
انتهای پیام/
منبع: فردا
کلیدواژه: زن در اسلام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۴۳۸۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وزیر خارجه: قطع روابط با اسرائیل در توقف نسل کشی مهم است
حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه ایران در نشست سران اسلامی اعلام کرد که بیتردید قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی و تحریم عملی تسلیحاتی و تجاری ابزار مهمی در توقف نسل کشی اسرائیل در غزه و جنایاتش در کرانه باختری و قدس شریف است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، امیرعبداللهیان امروز یکشنبه در شروع صحبتهای خود در این نشست تاکید کرد: ضمن محکومیت شدید تداوم جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مقاوم و مظلوم غزه و کرانه باختری فلسطین بر ضرورت تقویت اتحاد و هم بستگی بیش از پیش کشورهای اسلامی برای توقف فوری نسلکشی جنایات جنگی ترکیبی رژیم صهیونیستی و لزوم ارسال فوری کافی و بدون مانع کمک های بشردوستانه به سراسر غزه تاکید میکنم.
وی در این سخنرانی افزود: بی تردید قطع روابط دیپلماتیک و اقتصادی و تحریم عملی تسلیحاتی و تجاری ابزار مهمی در توقف نسل کشی اسرائیل در غزه و جنایاتش در کرانه و قدس شریف می باشد.
مشروح سخنان وزیر امور خارجه را در زیر میخوانید:
از دولت و کشورهای مسلمان و آزادیخواهی که در این مسیر اقدام نمودند، صمیمانه قدردانی میکنم.
تحولات اخیر فلسطین و مقاومت غزه و کرانه باختری بار دیگر ثابت کرد از بین بردن مقاومت فلسطین و حماس به عنوان یک حرکت آزادیبخش در مقابل اشغالگر توهمی بیش نبوده؛ چرا که رژیم اسرائیل یک دولت مشروع نیست، او فقط یک قدرت اشغالگر آپارتاید است و گذشت زمان نیز هرگز به قدرت اشغالگر مشروعیت نمی بخشد.
تحقق صلح و امنیت پایدار و عادلانه در منطقه تنها از طریق پایان اشغال سرزمین فلسطین، سوریه و لبنان، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین مادری خود و تضمین تحقق حق تعیین سرنوشت همه فلسطینیان میسر است.
کارزار جهانی حمایت از فلسطین و محکومیت جنایات ضد بشری رژیم اسرائیل با گذشت هفت ماه از آغاز جنگ همچنان با قدرت ادامه دارد و به دانشگاه های آمریکا و اروپا و سایر کشورهای جهان رسیده است.
امیرعبداللهیان: توقف جنگ در دستورکار سازمان همکاری قرار داردمدعیان دروغین آزادی بیان در غرب این صدای اعتراضی وجدان های بیدار بشری را با سرکوب و خشونت پاسخ می دهند و بار دیگر رویکرد استاندارد های دوگانه خود را به نمایش گذاشتند.
افکار عمومی جهان و به ویژه جهان اسلام قویاً از ما به عنوان دولت های اسلامی انتظار دارند تا در نتیجه این اجلاس سران توصیه و اقدامات مهمی داشته باشیم، از جمله:
1- تاکید بر برقراری آتش بس فوری کامل بی قید و شرط دائم در تمام مناطق غزه از جمله در رفح و حتی کرانه باختری؛
2- رفع کامل محاصره انسانی غزه؛
3- تبادل انسانی اسرا؛
4- موظف ساختن رژیم آپارتاید اسرائیل به خروج فوری کامل و غیرمشروع از تمامی مناطق غزه و تصمیم بین الملی بازگشت امن مردم به مناطق و اماکن خود؛
5- اعمال تحریم فوری تسلیحاتی و تجاری همه کشورهای اسلامی علیه رژیم اسرائیل؛
6- حمایت از قرار موقت الزام آور دیوان بین الملی دادگستری و فراهم ساختن زمینه محاکمه و مجازات تمامی عاملان و آمران جنایات اسرائیل؛ برای تضمین صلح و امنیت در منطقه و جهان اسلام باید رژیم سرکش و اشغالگر فلسطین را متوقف محاکمه و مجازات کرد.
جهان اسلام اکنون در وضعیت بسیار حساس و پیچیده ای قرار دارد؛ به نحوی که کشورهای اسلامی در تلاش برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار با طیفی از چالش ها از جمله بی ثباتی اقتصادی، ناآرامی های سیاسی، درگیری های منطقه ای، اشغال خارجی، حضور بیگانگان، و مداخله قدرت های فرامنطقه ای مواجه اند.
این چالش ها تاکنون به تشدید فقر، تضعیف انسجام اجتماعی و اختلال در روند تلاش های توسعه ای منجر شده است.
با این وجود، این چالش ها می تواند، موجد فرصت هایی قابل توجه برای پیشرفت و نوع آوری در جهان اسلام و شکوفایی تمدن اسلامی باشد.
امیرعبداللهیان: ایران مخالف هرگونه دخالت خارجی در سودان استامیرعبداللهیان عازم گامبیا شدمیراث فرهنگی غنی، منابع طبیعی متنوع و جمعیت جوان و مستعد کشورهای اسلامی، زمینه های مساعدی را برای پیشبرد طرح های توسعه پایدار، بر اساس شاخص و ارزش های اسلامی فراهم ساخته است.
در این راستا جهان شاهد است که مردان و زنان جوان و با استعداد و تلاشگر ایران در مسیر توسعه علم و فناوری های بومی شگفتی های بزرگی آفریده اند. این ظرفیت سرشار در میان همه کشورهای اسلامی موجود است.
ما بر این باوریم که در راستای تحقق شعار این اجلاس یعنی تقویت اتحاد و همبستگی از طریق توسعه پایدار؛
اول- ملت های اسلامی با تمرکز و سرمایه گذاری در بخش نیروی انسانی فناوری و زیرساخت ها می توانند ظرفیت بزرگ خود را در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار ملل مسلمان به کار گیرند.
دوم- جهت تعمیق سطح همکاری و تسری توسعه پایدار و همه جانبه می بایست شبکه همکاری های اقتصادی، فنی، توسعه ای، تجاری و مالی و پولی میان کشورهای اسلامی در بستر توافقات و سازوکارهای هدفمند و مشترک بیش از پیش تقویت شود.
سوم- ایجاد یک پلتفرم اختصاصی در چهارچوب سازمان همکاری اسلامی، جهت اشتراک گذاری دانش، تخصص و منابع مرتبط با توسعه پایدار، لازمه تحقق طرح های توسعه ای جهان اسلام است.
چهارم- ارتقای یکپارچگی اقتصادی و تجاری بین کشورهای عضو سازمان جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار بر مبنای ارزش های دینی یک ضرورت اساسی است.
پنجم- به کارگیری ابتکارات و نوع آوری های فناورانه و گسترش تحقیقات علمی به منظور پیشبرد دستور کار تحقیق اهداف توسعه پایدار در چهارچوب سازمان همکاری اسلامی نیازمند طراحی سازوکاری مناسب می باشد.
بی تردید، اهداف مهم توسعه پایدار در هر نقطه از جهان، بدون تضمین صلح و امنیت پایدار محقق نخواهد شد.همیاری و همکاری کشورها با شعار امنیت و توسعه پایدار برای همه، ضرورت و فوریت می یابد.
حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق بار دیگر چهره واقعی رژیم تروریست اسرائیل را آشکار ساخت.
جمهوری اسلامی ایران با توصل به قاعده حقوقی دفاع مشروع و پس از ناامید شدن از نقش بازدارنده شورای امنیت سازمان ملل روز شنبه دهم آوریل پاسخ نظامی حداقلی و محدودی به رژیم اسرائیل داد. البته ما با صدای بلند هشدار دادیم در صورت هرگونه ماجراجویی جدید رژیم اسرائیل علیه منافع ایران در داخل و خارج، واکنش بعدی ما علیه رژیم اسرائیل حداکثری، فوری و کاملاً پشیمان کننده خواهد بود.
توسل ایران در اعمال حق دفاع مشروع نشان دهنده رویکرد مسئولانه ما نسبت به صلح و امنیت منطقه و جهان می باشد.
ما امنیت جهان اسلام و امنیت منطقه را امنیت ایران می دانیم و دست دوستی خود را با دولت های منطقه و جهان اسلام به گرمی می فشاریم. رژیم اشغالگر اسرائیل ریشه نا امنی و دشمن مشترک همه ماست.
بار دیگر آمادگی کامل جمهوری اسلامی ایران را برای همکاری با دولت گامبیا و کلیه دولت های عضو سازمان همکاری اسلامی جهت ارتفاع کارآیی این سازمان در جهان در حال گزار کنونی با هدف تقویت و تضمین منافع مشترک و سیانت از کیان و استقلال سیاسی و اقتصادی همه کشورهای اسلامی اعلام می داریم.
انتهای پیام/